الان داشتم یادداشت های گذشته رو میخوندم...همون روزی که دلم گرفته بود...گفته بودم برام دعا کنید تا کنکورمو خوب بدم
رتبه ام اونی که میخواستم نبود و خیلی فاصله داشت با اون چیز یکه میخوام ۱ لحظه فکر کردم من خیلی تلاش کردم اما...
دوستم مجاز نشد به قوله خودش انقد گریه کرده بود که اب بدنش تموم شده بود...اما یک خوشحالی ضعیفی در درونم دارم شاید اینجوری مصلحت بوده
حتما امام زمان هم اینجوری دوست داشته خدام همینو دوست داشته...
راضیم به رضایتش
همش خودمو دلداری میدم فک میکنم ....
انگار زندگی این چیزا نیست رتبه ُناراحتیُ...تا قبله کنکور که همش ناراحت بودم چرا این شرایط تموم نمیشه
حالا ام که تموم شده همش میخورم و میخوابم اون کارایی رو که دوست دارم میکنم اما لذت چیزه دیگری است
کاش همه به اون لذت برسیم
لذت بندگی
لذت شهادت
لذت دیدار
لذت سربلندی
لذته....
خسته ام از این زندگی که ساختم کاش زندگی مون تو مسیر بندگی باشه همیشه
وای خدا
ربنا اتنا فی الدنیا الحسنه وفی الاخرت حسنه وقنا العذاب النار و قنا العذاب القبر یوم الورود...
دانشجوی گرامى! از این که صادقانه، مساله خود را با ما در میان گذاشتید، تشکر و قدردانى مىکنیم.
ادامه مطلب ...آیا شما هم دوست دارید به جمع خادمین معنوی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بپیوندید ؟به دلهای صاف و بی ریای بسیاری از مردم ایران که نگاه میکنی شوق و ارادتی ویژه به حضرت امام رضا علیه السلام ، تنها یادگار شجره طیبه امامت در خاک ایران می یابی که این مهر و شوق و ارادت را با دنیا عوض نمیکنند .
ادامه مطلب ...